احتمالا اثر قرص هاست که نمیذاره یهو احساس غرق شدن کنم و نتیجتا کمتر اینجا بنویسم اما هنوز میتونم بفهمم که خستم و سنگینم. هرهفته ارزو میکنم زودتر پنجشنبه شه که برم پیشش نه برای این که بهتر شم برای این که میتونم پیشش گریه کنم بگم که چقد خستم. میگفت مسئولیت زیادی قبول میکنی و من همچنان احساس گناه میکنم در برابر آدمای اطرافم، خانوادم، دوستام. احساس میکنم لیاقت تحمل این دردو دارم نمیدونمم چرا. 

میگفت جالبه که میگی "توی یه چاهم" میگفت برات یه جورایی مثل خودکشی بوده. خودتو رها کردی از همه چیز. راست میگفت و نمیخوامم برگردم به حالت نرمالم. چون شاید آدما اینجوری ازم انتظار ندارن.

خیلی کاش تو ذهنم هست. اما درنهایت فقط کاش هستن. 

 

۳۰ دی ۱۳۹۹

صد و بیست و ششمین قطره

صد و بیست و چهارمین قطره

صد و بیست و یکمین قطره

میگفت ,میکنم ,  ,خستم ,کنم ,کاش ,برای این ,این که ,بوده خودتو ,خودتو رها ,خودکشی بوده

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

برف سرویس دستگاه تصفیه هوا تست GREEN wild bear weblog شرکت بازر گانی پخش چسب سبز گستر کالا گشت و گذار های تجاری گیاهان داروئی نارون